At the beginning of the story of 12 warrior, Ferdowsi writes: the world present itself as you allow it. If you take it easy, it will be easy. And for those who won't take it easy, it's a challenging path. You should look for greatness in life, but be aware that life will end for everyone. Just seek truth and wisdom. Stay away from greed that is your worth enemy.
در ابتدای داستان دوازده رخ میخوانیم: جهان را همانگونه که بگیری میگذرد. آسان بگیر تا آسان بگذرد. بزرگی جستن و پیشرفت رواست، اما زندگی فانی است. راستی و دانش بجو و از آز دوری کن.
جهان چون براری برآید همی
بدو نیک روزی سرآید همی
چو بستی کمر بر در راه آز
شود کار گیتیت یکسر دراز
بیک روی جستن بلندی سزاست
اگر در میان دم اژدهاست
و دیگر که گیتی ندارد درنگ
سرای سپنجی چه پهن و چه تنگ
پرستنده آز و جویای کین
بگیتی ز کس نشنود آفرین
چو سرو سهی گوژ گردد بباغ
بدو بر شود تیره روشن چراغ
کند برگ پژمرده و بیخ سست
سرش سوی پستی گراید نخست
بروید ز خاک و شود باز خاک
همه جای ترسست و تیمار و باک
سر مایهی مرد سنگ و خرد
ز گیتی بیآزاری اندر خورد
در دانش و آنگهی راستی
گرین دو نیابی روان کاستی
اگر خود بمانی بگیتی دراز
ز رنج تن آید برفتن نیاز
یکی ژرف دریاست بن ناپدید
در گنج رازش ندارد کلید
اگر چند یابی فزون بایدت
همان خورده یک روز بگزایدت
سه چیزت بباید کزان چاره نیست
وزو بر سرت نیز پیغاره نیست
خوری گر بپوشی و گر گستری
سزد گرد بدیگر سخن ننگری
چو زین سه گذشتی همه رنج و آز
چه در آز پیچی چه اندر نیاز
چو دانی که بر تو نماند جهان
چه پیچی تو زان جای نوشین روان
بخور آنچ داری و بیشی مجوی
که از آز کاهد همی آبروی
Σχόλια